به نام خداوند بخشنده ی مهربان 

سلام  

هوس زار ندارم این منم طاقت دوری یار ندارم 

از اسم تو پیدا که دلم پیش تو گم  

بنازم به نامت که نیکوترین نغمه ی هر لب باشد  

از سبلان بنالم تا به دماوند برسد  

این نام نکویی که تو داری  

به بلندای آسمان هم برود  

نام تو آرام جان جانان است 

یاد تو مرهم چشم پیر کنعان است 

تا مرهم تو رسد به چشمان  

چون پرده ها بریده گرد 

توان جمال یوسف دید    

وین پرده گر بریده گرد  

چشمها ز جمالت نورشفق یابد 

زین دل که دارم  

نتوان گذرم   

از تو چگونه گذرم  

روح منی  

بچه های عزیز  

یا بزرگترها جسارت منو بپذیرید که بد موقع مزاحم شد آره می دونم شما هم نمی خواهین 

 اینقدر  به تلفنتون پول بیاد خب حق دارید.... 

حالا گذشته شعر بالایی خوب بید یا نه... باور می کنید همین الآن می خواستم سر بحث رو با  

نثر  شروع کنم اما به شعر کشید و معشوقمان امام زمان (عج) شد به خدا نمی دونم چطوری  

این  شعر را سرودم آخه چند سالی مثل همیشه حوصله ندارم اما.......... 

اما یادم افتاد قدیم قدیما یه شعری گفته ام خوبه که به شما بخونم 

خداوندا مرا در یاب به محمد خوش امانت 

علی عدالت  

حسن امامت 

حسین شهادت 

سجاد نعماتت 

محمد باقر علامت 

 جعفر صادق صداقت  

موسی کاظمت 

 رضای رضایت 

محمدتقی با کمالت  

علی النقی هدایت  

حسن عسگری با شهامت  

********** 

زمان نهایت  

امام شفاعت 

 به روز قیامت   

همه ی جانها فدایت  

تکی در سیادت   

ای یاور هر چه بی بضاعت  

بر جمال آقا امام زمان اجماعاْ صلوات 

 ************

بچه ها واسه تون یه فال حافظ میگیرم حافظ حرف دل رو میگه شک نکنید یه بار نیت کردم گفتم : 

 حافظا سمت تو آمدم که پرسم سخنانت را ز دل و صدق گویی چنین آمد فالم که : 

اگر از بهر دل زاهد خود بین بستند  

                                                      دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند 

بچه ها به خدا راست می گم کمی تفکر کردم و از صمیم دل گشودم و هر نیتی که داشتم حافظ  

برایم بیان کرد 

و فال امروز چنین است:  

ز چشم بد رخ خوب تو را خدا حافظ          که کرد جمله نکویی بجای ما حافظ 

بیا که نوبت صلح است و دوستی و صفا           که با تو نیست مرا جنگ و ماجرا حافظ 

بچه ها الآن کتاب حافظ رو بسم گفتم که از صمیم دل اگر باز کنی حافظ دروغ نمی گه و اتفاقاْ   

فراموشکار نیست چون آمدن کلمه صلح منو یاد لقب و تخلص سیاسی خودم آورد که به شما 

 بگویم :

       مصلح   

من برای خودم یک چشم انداز طراحی کردم و عمده فعالیتم در این زمینه خواهد  چون ما منتظریم