به نام خدا
تشکر از خانم معصومه ابتکار
خانم ابتکار با حضور سبزشان در وبلاگ این بنده باعث آمدن بهار در این صحفه منجمد شدند از لطف ایشان سپاسگذارم و نظرات ایشان و خودم را در اینجا آورده ام.
سلام خانم ابتکار .....اول اینو بگم ...نام وبلاگم را داداشم اینجوری گذاشته تا از وبلاگم که تقریباَ مذهبی و در جهات محوری است دیدن کنند اما به زودی نامشو عوض میکنم چون در شان یک دختر ایرونی نیست.
حالا ماجرا را از اونجا شروع کنم ...یکبار گفتید پدرم با دکتر شریعتی دوست بود و همکاری داشت شنیده ام ... از اونجا بود شناختمت.
بگذارید کمی فروتنی کنم ....من تو روستای استان اردبیل شهرستان بیله سوار - جعفرآباد زندگی میکنم ........یه دهاتی ساده که از هوای پاک خدادای بی بهره نیست و دایم خدا را شکر میکند...نه اصل سخنم چیزی دیگر است .
سالها پیش معلمی در حق من بسیار بدی کرد بعد از اینکه او رفت و فرصتی برایم ایجاد شد تا استعدادهایم را بروز دهم درست در اوایل ریاست آقای احمدی نژاد بود به فکر رییس جمهوری رفتم وقتی فهمیدم جنس مونث نمیتونه رییس جمهور بشه درصدد این بر آمدم که رییس جمهور بشم سوم راهنمایی بودم درست در همان وقت اصلاحاتی انجام دادم و فهمیدم رییس جمهور شدن گفتن یک کلمه نیست یا از روی عصبانیت نباید تصمیم گرفت بعد خودم را تا حدی ساختم تا جامعه را بسازم یعنی هدفم را با عمل و فکر پیش گرفتم و حال باور کنید تنها هدفم خدمت به جامعه استشما به عنوان خواهر چه پیشنهادی به من دارید؟
سلام
هر کاری را که با نیت خدمت به مردم و یاری آنها انجام دهید، خدا و امامان معصوم خوشحال کرده اید. لازم نیست حتما رییس جمهور یا خادم امام رضا شوید. البته در متن به نظر می رسد که خودتان هم متوجه این نکته هستید.
موفق و سربلند باشید.
سلام خانم ابتکار حالتان که خوب است از این که افتخار دادید و به وبلاگ من سرزدید خیلی خیلی خوشحال شدم... خدا شما را خوشحال کند
من هر چه سعی میکنم مثل مردم عادی باشم و مثل آنها فکر نمی شود یعنی احساس میکنم جامعه به دانش آموزی چون من نیاز دارد که به فکر پیشرفت کشورش است شاید هیچ کس باور نکند اما از قدرتمندی بدم می آید اما دوست دارم در برابر قدرتمندان ظالم بایستم و یک حزب تاسیس کنم به نام حزب مصلح که آشتی را در میان ملل گسترش دهد ولی می دانم که مخالفان وجود خواهند داشت
...
حالا گذشته چیزی که گاه منو وادار میکنه به این چیزها نیندیشم اینه که هر چی باشم احساس می کنم به آرامش نرسم گرچه به مردم خدمت کنم حالا زمان می داند و خدا و آینده ی من
خیلی خوشحال شدم و از شما ممنونم بازم سر بزنید.
این صحبتهای رد و بدل شده بین ماست از اینکه یه فردی میتونه با یک فرد سیاسی اینقدر مهم صحبت کنه احساس آرامش می کنه.
در آخر باز از لطف خانم ابتکار ممنونم